شات 28

بابا بزرگم نود و خرده ای سالشه .. 

چند وقت پیش میخوره زمین 

لگنش ترک بر میداره و نمیتونه دیگه از جاش بلند بشه 

از اون روز به بعد حالش هر روز خدا بد و بد تر میشه 

و‌ دکترا رسما هیچ کاری نمیتونن بکنن و همشون اینجورین که به خاطر سنش عه …

یعنی بدن داره هر روز و هر روز بیشتر تحلیل میره

مغز داره کار کردش و از دست میده .. 

و من این روز ها بیش تر از هر چیزی دارم فانی بودن انسان رو میبینم .. و از اعماق وجودم دارم نابود میشم 

 

اما بیش تر هر چیزی اینجوریم که حکمت خدا از حضور ما تو این دنیا چی بود ؟ واقعا چی بود ؟!  

که این همه زجر بکشیم و اخرش هم همه محکوم باشیم به مرگ ؟!

۰ ۲
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان