اخرین امتحان تشریحی دینی رو دادم و تمام !
کُلِهُم دیشب دو ساعت خوابیدم :/ و خب رسما لعنت بهشون با این امتحانای چرت ِ حضوریشون
حس و حالم چجوری بود !؟ وقتی صبح مانتو و شلوار مدرسه رو پوشیدم یه نیمچه دلتنگی ای نسبت به مدرسه پیدا کردم اما خب زیاد این احساس دوام نداشت و در همون یک هزارم اولیه ی حضورم پیش بچه ها از بیخ و بن پوکید و تک تک سلول های بدنم میخواست با سرعتی فراتر از سرعت نور ، ثانیه ها بگذره و فقط امتحان و بده و برگرده خونه
تا حالا توی عمرم این حجم از نفرت رو نسبت به یک موجود ویروس مانند تجربه نکرده بودم پاک ، گندزده به زندگی هامون حالم دیگه داره بهم میخوره از دستکش و الکل و دیدن قیافه ی ادم ها در حالی که یه حجم عظیمی از صورتشون و ماسک های مزخرفِ بد قیافه در بر گرفته :/
اگه دوازدهمی یا نهمی هستید خواهش میکنم ازتون به این درک برسید که باید فاصله رو رعایت کنید باید ماسک بزنید نباید دست بدید . خواهش میکنم به این درک برسید که این کارای ( ببخشید واقعا ) گوه و شاخ طورتون ممکنه گند بزنه به زندگیه ادما و باعث مرگشون بشه
و در نهایت لعنت به سردرد