حدود هفت هشت ساعت دیگه تابستون 97 رسما تموم میشه
و دوران مخوف ناک کنکور براى من رسما شروع ، نمیخوام دیگه زیاد به اینده و این دوران مزخرف فکر کنم فقط میخوام تلاش کنم که توى ارزوهام شکست نخورم
ارزوهایى که جورى به ادم ها و قسمت هاى دیگه ى زندگیم قفل شدن که هر گونه اقدامى در راستاى پوکوندنشون حماقت مطلقه
پارسال عید یاس یک اهنگ یازده دقیقه اى داد که با یه جمله ى فوق العاده شروع میشد جمله اى که میتونم بگم بهش زیادى باور دارم
پشتکار بودن به خیلى چیزا بستگى داره
مهم تلاش و انگیزس
وقتى به اینده فکر میکنى کم کار میشى
درسته نباید به اینا فکر کنم اما لاقل چند تا غر بزنم دیگه :
خداحافظ شب بیدارى ها
خداحافظ علافى ها
خداحافظ گوشى
خداحافظ فیلم ها و سریال هاى پى در پى
خداحافظ تا لنگ ظهر خوابیدن ها
و در نهایت خداحافظ زندگى
دست هایش را به طرف جعبه ى قرص ها که اکنون چیزى در داخل ان ها باقى نمانده است دراز میکند و در اخر میاندیشد ایا مرگ بهتر است یا اول مهر ، بى شک مرگ !
+ هیچ چیز غیر ممکنى وجود نداره :)
در توصیف محرم فقط میتونم بگم این حسین کیست که عالم همه دیوانه ى اوست :)
عزادارى هاتون قبول باشه :)